زندگی یعنی بخند هرچند كه غمگینی
ببخش هرچند كه مسكینی
فراموش كن هرچند كه دلگیری...
چقــدر باید بگذرد؟؟
تا مـن
در مـرور خـاطراتم
وقتی از کنار تــو رد می شم.
تنـــم نلــرزد.....
بغضــم نگیــرد.....
تا دست به قلم میبرم
تو تمام واژه ها میشوی
.
.
.
با یک واژه
من چگونه خط خطی کنم تو را؟؟؟
چه می شد اولین روز جـدایی ، برایم تا قیامت شب نمی شد
وجود پاک و سرشار از امیدت ، گرفتار سکوت و شب نمی شد
با تو بودن هميشه پر معناست
بي تو روحم گرفته و تنهاست
با تو يك كاسه آب يك درياست
بي تو دردم به وسعت صحراست
بدون مكالمه عشق به جان كندن مي افتد؛ و چقدر هم سخت است دوام بخشيدن به اين گفتگوهاي آبي روشن
به هیچ روزی پس ات نمیدهم!
به هیچ ساعتی
به هیچ دقیقهای
به هیچ، هیچی!
سخت چسبیدهام
تمامت را...
اس
چه رابطه ی مرموزی است....میان پیداترین زخم و پنهان ترین راز!!
در راه رسيدن به تو گيرم که بميرم
اصلاً به تو افتاد مسيرم که بميرم
يک قطره ي آبم که در انديشه ي دريا
افتادم و بايد بپذيرم که بميرم
عاشقانه
سالهاست که معنای این را نفهمیده ام “رفت و آمد” یا “آمد و رفت” ؟
آدمها میروند که برگردند ، یا میآیند که بروند
صدايت درگوشم زمزمه می شود ونگاهت درذهن مجسم... ولی من تو را
می خواهم نه خيالت را.
هرگز فراموش نخواهم کرد که برای داشتن تو، دلی را به دريا زدم که از
آب، واهمه داشتعاشقانه
قرارمان فصل انگور، شراب که شدم بيا... تو جام بياور من جان!
حکایت من و تو حکایت آسمان و زمین است
فقط چیزی شبیه رعدوبرق مارا به هم می رساند
چقدر تلخ است بعد از سال ها انتظار نیمه گم شده ات را کامل بیابی!!!!!
خداوند همه چيز راجفت آفريد:جز بینی ودها ن وقلب،مى دونى چرا؟چون بايدبراى خودت يک هم نفس يک هم زبان ويک هم دل پيداکنىوقتی از غربت ایام دلـــــم میگیرد
مرغ امید من از شدت غم میمیرد
دل به رویای خوش خاطره ها میبندم
بازهم خاطر تو دســت مرا میگیرد
هر که خوبی کرد زجرش میدهند
هر که زشتی کرد اجرش میدهند
باستان کاران تبانی کرده اند
عشق را هم باستانی کرده اند
هرچه انسانها طلایی تر شدند
عشق ها هم مومیایی تر شدند
تو را طلب نمیکنم...نه اینکه بی نیازم...
صبورم
نظرات شما عزیزان:
سیاه
ساعت22:52---28 ارديبهشت 1390
عالیه به منم سربزن نام وببلاگم پسرک خیالیه
dj
ساعت22:48---28 ارديبهشت 1390
سلام ر.ه جون وبلاگت عالیه iloveyou
dj
ساعت22:46---28 ارديبهشت 1390
سلام ر.ه جون وبلاگت عالیه